معاون بخش جستوجوی محصولات شرکت بزرگ گوگل این روزها حسابی خبرساز شده است. مریسا مایر که یکی از اولین کارمندانی است که در غول موتور جستوجوی اینترنتی جهان استخدام شد، حالا بهعنوان مدیرعامل جدید شرکت رقیب یعنی شرکت یاهو انتخاب و معرفی شده است.
حالا همه منتظرند تا ببینند آینده یاهو با مدیریت مریسا مایر و شیوهها و استراتژیهای خاص او به کجا میرود.
همین راستا وبسایت خبری Fast Company بهتازگی فهرستی از اصول مدیریتی مریسا مایر برای رسیدن به نوآوری و خلاقیت را منتشر کرده است که میتوانید آنها را در اینجا بخوانید:
۱- نوآوری اوج کمال نیست
دو نوع مختلف مدیر برای برنامهریزی کارها و امور داریم. بعضیها دوست
دارند ماهها یا شاید سالها کار کنند و امیدوار باشند که یک محصول کامل و
بینقص را میسازند. بسیاری از شرکتهای بزرگ مانند اپل با همین شیوه کار
میکنند. اگر این فرد بتواند کارش را درست انجام داده و یک محصول بی نقص و
کامل را تولید کند، توانسته توجه تمام دنیا را به خودش جلب کند. مشکل اما
آنجاست که این فرد نتواند کارش را درست انجام دهد. آن وقت او باید ضربههای
متوالی را تحمل کند، چون او علاوه بر آنکه زمان و انرژی خودش را صرف کرده،
بلکه وقت چندین ده نفر را هم برای محصولی که بازار آن را نمیخواهد گرفته
است. در مقابل دسته دوم مدیران برنامهریزی افرادی هستند که ترجیح میدهند
کاری را تا پایان آن روز کاری انجام بدهند و روز بعد آن را تصحیح کرده و
ارتقا بدهند. این همان کاری است که من دوست دارم و انجام میدهم. سختترین
بخش کار زمانی است که مهندسان نمونه اولیه یک محصول را به من نشان میدهند و
من میگویم خوب است برویم سراغ مرحله بعد. آنها میگویند: «نه این محصول
هنوز آماده معرفی نیست و با استانداردهای شرکت سازگاری ندارد». آنها
میخواهند که یک محصول کامل را تحویل بدهند.
۲- ایدهها از همه جا میآیند
ما همیشه یک فهرست داخلی از ایدههایی که به ذهن کارمندان میرسد داریم که
همه افراد در شرکت به آن دسترسی دارند و میتوانند این ایدهها را ببینند.
این حالت مانند یک صندوق رای گیری است که هر کسی میتواند نظرش را درباره
بد یا خوب بودن این ایدهها بیان کند. این نظرها میتواند در نهایت ما را
به سمت انتخاب و بهکارگیری ایدههای خوب و کارآمد راهنمایی کند.
۳- اجازهای برای دنبال کردن رویاها
از سال ۲۰۰۰ به بعد ما به همه مهندسان شرکت گوگل اجازه دادیم تا ۲۰ درصد از
زمان کارشان را برای هر چیزی که دوست دارند صرف کنند و بگذارند. در واقع
ما با این کار اجازه دادیم آنها این زمان را به رویا پردازی بگذرانند و
روی رویاهای خلاقانهشان کار کنند. با این کار ما سعی داریم به آنها نشان
بدهیم که به آنها، ایدهها و رویاهایشان اعتماد داریم و میخواهیم این
رویاها به حقیقت بپیوندند.
۴- هر پروژهای ارزش بررسی کردن را دارد
این چیزی است که من به آن شک داشتم و اریک اشمیت من را مطمئن کرد. او به من
گفت که هر پروژهای میتواند در آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی ما مورد
بررسی قرار بگیرد، چون ممکن است در این بررسیها به نتایج خوبی برای
محصولات آیندهمان برسیم. در واقع ما با این کار تجربه میکردیم و به سلیقه
و نیاز کاربران نزدیکتر میشدیم.
۵- هر اطلاعاتی را که دارید به اشتراک بگذارید
ما یک شبکه داخلی به نام MOMA داریم که تمام کارمندان و مهندسان اطلاعات
خودشان را در زمینههای مختلف روی آن به اشتراک میگذارند. علاوه بر این،
هر یکشنبه تمام کارمندان ایمیلی شامل ۵ یا ۷ کار مهم و ایدهای که در هفته
گذشته به آن رسیدهاند را برای مدیران بخشهای مختلف خودشان ارسال میکنند.
ما تمام این ایمیلها را در شبکه داخلی با بقیه کارمندان به اشتراک
میگذاریم، چون ممکن است هرکدام از این اطلاعات بتواند کلیدی برای حل مشکل
یک کارمند دیگر باشد.
۶- کاربران، کاربران، کاربران
من به جای اینکه مشتریان را به شکل پول و درآمد ببینم آنها را به شکل
کاربران میبینم. به عقیده من اگر ما روی کاربران و نظر و نیاز آنها تمرکز
کنیم، درآمد خود به خود ایجاد میشود و میآید. این همان اصول درست تجارت
است که من به آن عقیده دارم.
۷- اطلاعات چیز سری نیستند
به عقیده من نباید همه اطلاعات مربوط به پروژههای شرکت مخفی و سری بماند.
ما خیلی از تجربههای کاریمان را به صورت آنلاین و با مشورت کاربران انجام
دادهایم. بعضی از شرکتها به طراحی محصولات بهعنوان یک هنر نگاه میکنند
که باید مخفی و انحصاری بماند. اما به نظر من طراحی یک محصول خود علم است
که در دسترس همه قرار دارد.
۸- خلاقیت نیاز به اصرار و تداوم دارد
این یکی از اصول مورد علاقه من است. بسیاری از افراد خلاقیت را تنها در
ذهنشان دنبال میکنند در حالی که بهترین مهندسان همیشه خلاقیت را در تداوم
و اصرار روی یک ایده خوب بهدست میآورند.
۹- شما با استعداد هستید؟ ما شما را استخدام میکنیم
من همیشه به دنبال استعدادهای خوب، خلاق و فعال هستم و هیچ محدودیتی برای
خودم برای استخدام و بهکارگیری چنین افرادی قائل نمیشوم. این استعدادها
میتوانند تضمینی برای رشد آینده یک گروه کاری و البته یک شرکت باشد و به
همین دلیل نمیشود به راحتی از آنها چشمپوشی کرد.