برنامهنویسی ساختیافته به صورت شیءگرا، آرزوی دیرین تمامی برنامهنویسان حرفهای بود، با ایجاد زبان C++ دیگر زبانهای برنامهنویسی از جمله جاوا هم تحت تاثیر قرار گرفتند، به طوریکه تغییر محسوسی در ساختار آنها بهوجود آمد.
زبان C از نمونههای اولیه زبـانهای برنامهنویسی رایانه بهشمار میآمـد و همچنـان هم توسط میلیونها برنامهنویس در سراسـر جهان استفـاده میشود.بسیاری از سیستمها و برنامههای کاربردی ویندوز و همچنین برنامههای اینترنتـی با این زبان قدرتمند نوشته شدهاند.
آقای ''استراستراپ'' در سالهای خیلـی دور محقق کمپانی AT&T بـوده است امـا اکنـون پروفسور و دانشمند بسیار معروفـی در زمینـه علـوم رایانـه میباشـد و در دانشگاه تگزاس هم فعالیـت دارد. سایـت linuxjournal مصاحبهای را با ایشان انجام داده که در ادامه آن را میخوانیم.
کمی در مورد جوانی خود و شهری که در آن متولد شدید و همچنین محل تحصیلتان برای ما صحبت کنید.
من در شهر آرهاس در کشور دانمارک متولد شدم و افراد خانواده من هیچ کدام تحصیلات دانشگاهی نداشتند اما چون من در دوران تحصیل شاگرد خوبی محسوب میشدم با تشویق معلمانم به دبیرستان و از آنجا هم به دانشگاه رفتم. لیسانسم را در رشته ریاضیات رایانه گرفتم و بعد از آن به انگلستان رفته و تحصیلاتم را تا مقطع دکترا در دانشگاه کمبریج ادامه دادم.
آیا شما در دوران کودکی رایانه داشتید؟
در آن زمان افراد خیلی کمی امکان تهیه کردن رایانه را داشتند و تنها دانشگاههای خیلی بزرگ و سازمانهای دولتی رایانه داشتند. اولین رایانهای که من دیدم در مرکز رایانه دانشگاه ریاضیاتم بود. رایانه بزرگی که تقریبا فضای یک اتاق را به طور کامل اشغال کرده بود. برنامههایی که توسط این رایانه پذیرفته میشدند به زبان ''الگول'' نوشته میشدند و من هم برنامهنویسی به آن زبان را در همان سال یاد گرفتم.
همه افراد مشهور برای کارشان آغازی دارند که سکوی پرتاب آنها به شمار میآمده است. مانند ''بیل گیتس'' که با یک برنامه کاربردی، کارش را به طور جدی شروع کرد. این آغاز برای شما چگونه بوده است؟
من برای شروع کارم برنامهای نوشتم که از طرف یک شرکت بازرگانی در دانمارک به من پیشنهاد شد و هدف آن برنامه برآورده کردن اهداف تجارتی و بازرگانی آن شرکت بود. خوشبختانه از کارم استقبال بسیار خوبی شد و شرکتهای دیگر هم به من سفارش کار دادند.
چه شد که تصمیم به خلق این زبان گرفتید؟
بعد از این که در سال ۱۹۷۹ تحصیلات دانشگاهی من در کمبریج به اتمام رسید، برای کار به آمریکا رفتم و پروژههای مختلفی در آنجا نوشتم اما همیشه از کمبودهایی که زبانهای برنامهنویسی داشتند، رنج میبردم و آنها نمیتوانستند نیازم را برآورده کنند. این بود که تصمیم گرفتم زبانی خلق کنم که حداقل همه نیازهای خود من را برآورده سازد. در ابتدا برنامهای نوشتم و اسم آن را C گذاشتم و بعد از آن هم C++ را نوشتم که اساس و پایه آن کلاسهای موجود در C بود ولی امکانات بیشتری داشت و بیشتر توسط برنامهنویسان مورد توجه قرار گرفت.
به نظر شما خلق این زبان، مهمترین واقعهای نیست که در زندگی شما رخ داده است؟ آیا امکان دارد در آینده، کاری انجام دهید که از آن مهمتر باشد؟
به طور قطع همین گونه است. خلق این زبان پر اهمیتترین اتفاقی بود که در زندگی کاری من رخ داد و من در آینده هم تمام تلاشم را خواهم کرد تا آن را گسترش دهم؛ بهطوری که تمام نیازهای برنامهنویسان را در زمینههای مختلف پوشش دهد.
شما به طور متوسط چند ساعت در روز با رایانه کار میکنید؟
من بعضی مواقع به خاطر کار زیاد با ماوس در ناحیه بازو دچار ناراحتی میشوم و همچنین به خاطر اینکه زیاد در پشت میز رایانه مینشینم، دچار دردهای شدیدی در ناحیه کمرم میشوم. علت این عارضهها این است که در طول روز شش تا هشت ساعت بهطور مداوم پای رایانه هستم.
نظر شما در مورد زبانهای .NET مخصوصا C# چیست ؟ آیا C# میتواند به یک زبان فراگیر و همه منظوره تبدیل شود؟
من چیز زیادی در مورد .NET نمیدانم اما مطمئنم که C# فراگیر نمیشود چون زبانی بسیار سطح بالا میباشد و به درد همه سیستمعاملها نمیخورد و بیشتر سیستمهایی که از ویندوز استفاده میکنند، از آن بهره میبرند. البته باید بگویم که این زبان کار را برای برنامهنویسان تا حد زیادی راحت کرده است.
چه توصیهای برای برنامهنویسانی که از زبان C++ استفاده میکنند، دارید؟
اینکه در کدهایی که مینویسند احتیاط کنند اما در این زمینه پر جرات باشند و قدرت خطر کردن داشته باشند. مهم است که باور داشته باشند زبان برنامهنویسی تنها یک ابزار است و آنها باید این زبان را مطابق میل و خواسته خودشان هدایت کنند؛ نه اینکه تنها به دنبال استفاده از امکاناتی باشند که آن زبان به طور محدود در اختیارشان گذاشته است. در این صورت است که هر برنامهنویس قدرت خلق یک زبان را خواهد داشت.