برای مشاهده ادامه خبر به ادامه مطلب مراجعه کنید
در نهایت، کامپیوتری همه کاره حاصل میشد که شاید به همه قدرت آن نیز نیازی نداشتیم. اما اکنون این دستچین کردن منابع پردازشی و ذخیرهسازی، ورودی و خروجی و هماهنگکردن و کنار هم چیدن آنها به گونهای دیگر در جریان است. اکنون وقتی شما اسمارتفون ، تلویزیون هوشمند و حتی خودرو یا یخچالی برای خانه انتخاب میکنید،
علاوهبر
تأمین ملزومات زندگی خود به نوعی یک سیستم کامپیوتری را نیز جمع کردهاید و
اگر کمی با مقولههای فناوری آشنا باشیم قطعاً در انتخاب این ابزارها و
هماهنگی میان آنها دقت خواهیم کرد. در چنین شرایطی خانه شما تبدیل به یک
کامپیوتر بسیار بزرگ میشود که کیس، نمایشگر، صفحهکلید و پردازشگر آن، در و
دیوار و ابزارهای دور و برتان است. رسیدن به این مرحله از دسترسی به منابع
پردازشی و اطلاعاتی مدتها زمان برده است و شاید بتوان گفت که امروز
همهچیز برای استفاده از این امکان آماده است. تغییر رفتار کاربران در
استفاده از ابزارهای پردازشی، مسیر پردازش را به سویی کشانده که بازنگری در
نحوه ارائه سیستمهای پردازشی را نیز طلب میکند. سبک جدید زندگی دیجیتال
و رویارویی انسان امروز با اقیانوسی بیکران از اطلاعات و در نتیجه، نیاز
وی به مدیریت و پردازش این حجم عظیم دادهها، وجود راهکارهای مناسبی را
الزامی کرده است. تبلتها در چنین دورهای به کمک بسیاری از کاربران
آمدهاند؛ ابزاری که به تعبیری چیزی بین کامپیوتر و اسمارتفون بوده و
پیوندی بین کاربران این دو ابزار ایجاد کرده است. تبلت کلید دستیابی بهینه
به اطلاعاتی است که امروزه در دنیا در گردش است و روزانه بر میزانش افزوده
میشود.
در مقاله پیش رو، تلاش شده تا به جایگاه تبلت در فضای رایانش
(Computing) امروز و آینده نگاهی گذرا انداخته شود و به این موضوع توجه شود
که تبلت ابزاری مستقل نیست بلکه یکی از دهها ابزار پردازشی است که در
کنار سایر گزینههای پردازشی امروزی معنا مییابد.هرچند از اوجگیری
تبلتها زمان زیادی نمیگذرد، ایده تبلتها سالهای سال است که از سوی
بسیاری از متخصصان و شرکتها دنبال میشده است. طی چند سال اخیر و با فراهم
آمدن زمینههای لازم برای همهگیر شدن تبلتها و مهمتر از همه، تغییر سبک
استفاده از اطلاعات از سوی کاربران، تبلتها در خط مقدم ابزارهای رایانش
(Computing) بهخصوص در حوزه مصرف محتوا قرار گرفتهاند. رابط کاربری خاص
تبلتها یکی از برگهای برنده آن در مرور اطلاعات بیکرانی است که کاربران
هر روز با آن مواجه هستند؛ چیزی که دیگر با ماوس و صفحه کلید (دستکم در
حوزه مصرف محتوا ) امکان ندارد یا بسیار دشوار است.
تاریخچه: سهگانههای پنجاه ساله
در
یک دوره حدوداً پنجاه ساله، سه گونه ابزار در حوزه محاسبات کامپیوتری عرضه
شده است. طی این دوره حرکتی پیوسته از رایانش توزیعشده (distributed
computing) به سوی رایانش شخصی(personal computing) طی شد تا از
مینفریمها به مینی کامپیوترها و در نهایت، در اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی به
میکروکامپیوترها و کامپیوترهای شخصی (PC) برسیم. پیسیها برای مدتها در
تار و پود رایانش حضور داشتند تا اینکه ظهور اسمارتفونها و تبلتها (و
گونههایی نظیر فبلتها: ترکیب این دو) زمینهساز تحولی دیگر شد و فضای
computing بار دیگر تعریفی جدید یافت. اکنون بهجای اینکه شاهد ادامه روند
سنتی تکامل رایانش شخصی در مفهوم کلاسیک آن باشیم، با دورهای کاملاً
جدید روبهرو هستیم. تبلتها و اسمارتفونها به چنان محبوبیتی بهویژه در
بین مردم عادی، دست یافتهاند که بسیاری از فعالان حوزه سنتی پیسی برای
احیای تجارت خود به تکاپوافتادهاند. نکتهای که باید به آن توجه داشت این
است که با عبور از پیسیها و پس از سالها پیشرفت و توسعه این دستگاهها
به نظر میرسد دوباره به عقب بازگشتهایم؛ چنانکه بسیاری معتقدند دوباره
به دوره پیکربندی mainframe/dumb terminal رسیدهایم. هرچند برخلاف آن دوره
با ترمینالهای dumb مواجه نیستیم و ترمینالهای امروزی به واسطه
دراختیار داشتن توان پردازش و ذخیرهسازی، بیشتر ترمینالهای هوشمند هستند
تا dumb. با این حال، از بسیاری جنبهها و شباهتها انکار ناپذیرند.
اما
این سهگونه ابزار که بیواسطه یا با واسطه امکان استفاده کاربر از توان
پردازشی و ذخیرهسازی را فراهم آوردهاند، عبارتند از: ترکیب dumb terminal
و مینفریم در دهههای پیش، میکروکامپیوترها (یا پیسیها) طی چند سال
گذشته و اسمارتفونها و تلبتها و ترکیبشان خصوصاً با کلاود در زمان حال.
در حقیقت، در این طبقهبندی میبینیم که دورهای بین کاربر و کامپیوتر
واسطهای وجود داشته است. مدتی این واسطه برداشته شد و اکنون دوباره و به
شکلی دیگر باز هم واسطهای در کار است.
دوره اول: واسطههای بی زبان
(dumb terminal)
حدود
پنجاه سال قبل، یعنی سالها پیش از همه گیر شدن پیسیهایی که امروزه
میشناسیم، کسی که نیاز به توان پردازشی داشت، مجبور بود به یک کامپیوتر
مرکزی غولآسا و پرقدرت متصل شود. این کامپیوتر مرکزی (همان مینفریم
معروف!) قادر بود بهطور همزمان به چندصد نفر سرویس دهد. مدتی گذشت و
ابزارهایی رواج یافتند که کاربر با استفاده از آن میتوانست با مینفریم
ارتباط بهتری برقرار کند. این ابزارهای واسطه، توان پردازشی نداشتند و فقط
نقش ورودی و خروجی را ایفا میکردند، به همین دلیل هم dumb terminal نام
گرفتند.
با ارزانتر شدن توان پردازشی و عرضه سیستمعاملهایی نظیر
ویندوز، امکان پردازش و ذخیرهسازی بهصورت محلی و روی سیستم شخصی افراد
فراهم شد و این سرآغازدوران کامپیوترهای شخصی بود. در این دوره، کاربران
یک سیستم رومیزی در اختیار داشتند که قادر بود بهطور مستقل و بدون نیاز به
یک کامپیوتر مرکزی از عهده انجام وظایف بسیاری برآید. پیسیها بهعنوان
اصلیترین ابزارهایی که توان پردازشی را در دسترس عموم قرار دادند، به مدت
سه دهه تنها گزینه پردازشی برای خیلیها به شمار میرفتند. طیف وسیعی، از
مردم عادی گرفته تا حرفهایها در شمار استفادهکنندگان از پیسی قرار
گرفتند. پیشرفتها بهطور پیدرپی حاصل شد و پیسی با افزوده شدن امکاناتی
نظیر اینترنت با قدرت زیادی به حیاتش ادامه میداد تا اینکه
اسمارتفونها و تبلتها بهعنوان یک گزینه محاسباتی دیگر در اختیار عموم
مردم قرار گرفت. با ورود به عصر پیسیها، با اینکه همچنان میشد از طریق
پیسی در نقش یک ترمینال به مینفریم متصل شد، چنین کاربردی فقط زمانی لازم
میشد که نیاز به توان پردازشی فراتر از توان پیسی بود. در بسیاری از
موارد توان پیسیها برای رفع نیازهای کاربران کفایت میکرد و پیسیها
بهطور مستقل و بیواسطه به کاربر سرویس میدادند. مدتها مردم برای انجام
کارهای خود، حتی جزئیترین آنها، مجبور به تهیه یک سیستم رومیزی بودند.
همه ما کسانی را میشناسیم که سیستمهای پرقدرتی جمع میکردند اما
پیچیدهترین کاری که با آن انجام میدادند، گوش دادن به موسیقی یا دیدن
فیلم بود و به این ترتیب عملاً بخش بزرگی از توان پردازشی خاک میخورد. با
نگاهی به پیسیهای سنتی که در طی پنج تا ده سال پیش مورد استفاده قرار
میگرفتند، بهخاطر خواهیم آورد که پیسی ابزاری بود که طیف وسیعی از کارها
را انجام میداد، موسیقی و فیلم پخش میکرد، انواع بازیها را اجرا
میکرد، کارهای هنری، ادبی، علمی و فنی با آن صورت میگرفت و انجام کارهای
روزمره و شغلی را هم امکانپذیر میکرد. همه این تواناییها در قالب یک
بسته یعنی پیسی در اختیار استفادهکننده قرار میگرفت و حق انتخاب افراد
تنها به مرحله انتخاب و مونتاژ قطعات سیستم محدود میشد. اما امروزه با
شرایطی مواجه هستیم که گویی پیسی به چندین تکه تقسیم شده و هر تکه بخشی از
وظایف ذکر شده را پوشش میدهد و شرح وظایف پیسیهای سنتی تخصصیتر از پیش
شده است.
مهدی صنعتجو
ماهانه شبکه