شرکت محبوب بلیزارد با ساخت سری «دیابلو» به طرز وحشتناکی به محبوبیت زیر ژانر Hack and Slash RPG افزود. محبوبیتی که باعث شده است هر ساله، شاهد عرضهی کلونهایی از این فرانچایز محبوب بلیزارد باشیم. The Incredible Adventures of Van Helsing نیز یکی از این کلونهای خوب دیابلو است، عنوانی که هدفش به هیچ وجه ارتقاء استانداردهای این زیر ژانر و یا ایجاد انقلاب در آن نیست اما سعی کرده است تا با رعایت استانداردهای این زیر ژانر تجربهای لذت بخش را برای مخاطبش به ارمغان بیاورد.
برای مشاهده بیشتر به ادامه مطلب مراجعه کنید
یکی مشکلات بازیهای زیر ژانر Hack’n Slash RPG نبود داستانی غنی و درگیر کننده است و در واقع داستان بهانهای برای آغاز اکشن بی وقفهی بازی است. The Incredible Adventures of Van Helsing نیز متاسفانه از همین قاعده همتایانش پیروی میکند و در ارائهی داستانی قوی و پر پیچ و خم و مهمتر از همه درگیر کننده ناکام میماند. داستان بازی این طور آغاز می شود. آبرهام ون هلسینگ (شکارچی خون آشام معروف) به دلیل کهولت سن، خود را از شغل شریف “شکارچی خون آشام” بازنشت میکند و پسر خلفش را جانشین خود میکند تا خدای ناکرده جهان مملو از حضور شیاطین و خون آشامان نشود و زندگی خلق در امان بماند. ون هلسینگ به همراه دوستش کاترینا در اولین ماموریتش به شهر خیالی Borgovia در شرق اروپا سفر میکند تا نقشه های پلید دانشمندان دیوانه را نقش بر آب کند و مردمان این شهر را از شر گرگینهها و دهها موجود دیگر نجات دهد. همان طور که میبینید سناریو بازی در ساده ترین و سطحی ترین شکل ممکن قرار دارد و با داستانی جذاب و پر پیچ و خم روبرو نیستید. در کنار این داستان ساده، روایت داستان ضعیف را نیز قرار دهید تا ببینید این عنوان از لحاظ داستان چیزی برای عرضه ندارد. روایت داستان نه مبتنی بر میان پرده هاست نه مبتنی بر سایر اجزای محیط نظیر NPC ها، حتی سازندگان به خود زحمت ندادهاند که خلاصه داستان در صحنههای بارگذاری بازی روایت کنند. پس اگر در اواسط بازی به یاد بردید که برای چه در حال کشت و کشتار این همه گرگینه و موجودات کریه دیگر هستید خود را سرزنش نکنید. البته در این میان شخصیتهای ون هلسینگ و کاترینا پرداخت مناسبی دارند. یکی از اصلی ترین دلایل جذابیت و پرداخت خوب این دو شخصیت دیالوگهای نسبتا خوب و متلکهایی (هر چند کلیشهای) که این دو شخصیت به یکدیگر میاندازند است. در واقع داشتن صدا پیشه برای قهرمان اصلی بازی باعث باور پذیرتر شدن وی شده است.
The Incredible Adventures of Van Helsing به خوبی از پس فرآیند شبیه سازی دیابلو برآمده است و استانداردهای این زیر ژانر را به خوبی رعایت کرده است. بازی همانند RPG های مدرن دیگر در ابتدای بازی هیچ گونه گزینهی انتخاب کلاسی ندارد و این درختهای مهارت هستند که به نوعی نقش همان کلاسها را ایفا می کنند. البته این دو درخت مهارت و قابلیت (Ability) هایشان بالانس مناسبی ندارند و درخت مهارت دور زن یا Hunter از قابلیت های به نسبت بهتری نسبت به درخت مهارت نزدیک زن یا Warrior برخوردار است. سیستم ارتقاء شخصیت بازی نیز به خوبی طراحی شده است و طراحی کلاسیک گونه آن یاد آور نقش آفزینی های قدیمی است. در کنار سیستم ارتقاء کلاسیک ما شاهد استفاده از سیستم کلاسیک دوست داشتنی تتریس گونه در طراحی Inventory بازی هستیم که در نوع خود بسیار خوب طراحی شده است. سازندگان این بازی از رسم جدید ” آتو آر پی جی” استفاده کرده اند و تا دلتان بخواهد بازی را برای افراد مبتدی ساده کرده اند، از ارتقاء اتوماتیک بگیرد تا خوردن شربتهای سلامتی به طور آتوماتیک و حتی گزینه مرتب سازی. البته The Incredible Adventures of Van Helsing مبازات چالش بر انگیز و نسبتا سختی دارد، دشمنان در دستهی بزرگ و پر تعدادی به شما حمله ور میشوند و گاها شما مجبور میشوید برای حفظ جانتان فرار کنید. البته تنوع دشمنان بسیار کمتر از آنچه فکر میکنید است و اکثرشان از یک نوع سیستم مبارزه ولی طراحی هنری متفاوت بهره میبرند.
یکی از اصلی ترین مشکلات این بازی در طراحی مرحله و همچنین طراحی ماموریتهای فرعی و اصلیاش نهفته است. طراحی ماموریتها به معنای واقعی ضعیف است و اکثر آنها به پیدا کردن فلان تعداد آیتم یا کشتن فلان غول در فلان غار یا پاک سازی یک منطقه خلاصه میشود. ( خدا میداند تا کی باید شاهد این گونه ماموریتهای پوچ باشیم که به معنای واقعی فرستادن گیمر به دنبال نخود سیاه (!) است.) درست است که این روش در طراحی ماموریتهای فرعی کمی قابل تحمل در بازیهای اکشن نقش آفرینی است، اما سازندگان این عنوان از چنان جسارتی برخوردار هستند که در طراحی ماموریت های اصلی نیز از این روش کم هزینه استفاده کرده اند که واقعا جای تبریک (!) دارد. بازی در اوایل بسیار جذاب و زیبا به نظر میرسد اما در اواسط افت محسوسی میکند و به قدری روند بازی تکراری میشود که شما هدفی برای ادامه دادن بازی و اتمام ماجراهای شگفت انگیز ون هلسینگ در خود نمیبینید. شاید اگر سازندگان این بازی قدری بیشتر بر روی داستان و ماموریتهای فرعی مانور می دادند به مراتب با عنوان بهتری روبرو می شدیم.
امروزه کیفیت دیداری و شنیداری به یکی از ارکان اصلی در ساخت بازی های رایانه ای تبدیل شده است. عنوان The Incredible Adventures of Van Helsing در این زمینه عملکرد نسبتا قابل قبولی دارد. در زمینه گرافیک فنی سایه زنی و نورپردازی در سطح خوبی قرار دارند و انمیشنها نرم و فیزیک بازی قابل قبول است اما افت فریم های بی مورد دردسر ساز میشود. طراحی هنری دشمنان، بنا ها و آیتمها قابل قبول است اما مهمترین مشکل در طراحی هنری بازی استفاده بیش از حد از پالت رنگ خاکستری میباشد که باعث خستگی چشم میشود. The Incredible Adventures of Van Helsing موسیقی شنیدنی و زیبایی دارد، مخصوصا تم اصلیاش که میتوان بارها به آن گوش داد و لذت برد. البته در این زمینه شاهد نواقصی و ایراداتی مانند ریتم یکنواخت موسیقی در مراحل و همچنین کمبود قطعات موسیقی هستیم. جا دارد در این جا به صداپیشگی عالی شخصیتهای ” ون هلسینگ” و ” کاترینا” اشاره کنم. ون هلسینگ صدایی بسیار پر جذبه و دلنشین دارد که با ذات شکارچی خون آشام بودنش متناسب است. کاترینا نیز با آن لهجه روسی زیبا و متلک هایش تا حدودی جو جدی بازی را به سوی طنز تغییر داده است.
اما در پایان شاید ماجراجوییهای ون هلسینگ بی نظیر نباشد و شاید بسیار خسته کننده و تکراری شود اما راویان این ماجراجویی (سازندگانش) یک اکشن سریع و چالش بر انگیز را به مخاطبانش ارائه میدهند. تجربه این عنوان را به همه عاشقان Hack’n Slash RPG پیشنهاد میکنم و مطمئن هستم که شما لذت کافی را خواهید برد.